دومینوی اقتصاد ایران
راهنمای مطالعه
- سوالاتی که ما باید از خود بپرسیم این است که:
- رفتار عقلایی و غیر عقلائی
- تاثیر متغیر های داخلی و خارجی بر رفتار انسان
- یک مثال
- تاثیر رفتار و تصمیمات افراد جامعه روی وضعیت جامعه
- تاثیر رفتار مدیران
- پروسه فروپاشی
- اقتصاد گیگ چیست؟
- وضعیت اقتصاد و بورس ایران
- طرح توجیهی چیست و انواع آن کدامند؟
- سازمان بورس از دیروز تا امروز
- TSETMC
قبل از آنکه به دومینوی اقتصاد ایران بپردازیم، باید بدانیم آنچه در جوامع، به خصوص جوامع در حال توسعه، کمتر به آن توجه می شود ، رفتار های غیر قابل پیش بینی مردم دراقتصاد است. محدود کردن اقتصاد به روابط ریاضی و از پیش تعیین شده شاید در گذشته بسیار کاربردی بوده است، اما امروزه با گسترش علم اقتصاد و ورود به ژرفای آن متوجه کاستی های اقتصاد نئوکلاسیک می شویم.اقتصادی که در آن رفتار و تصمیمات انسان در قالب فرمول های یکسان و از پیش تعیین شده مطرح میشود و همه ی انسان ها با انواع خصوصیات رفتاری، موقعیت جغرافیایی، شرایط مالی و… در یک دسته قرار میگیرند، قطعا نمیتواند کارایی زیادی داشته باشد.
سوالاتی که ما باید از خود بپرسیم این است که:
- چطور میتوان از همه ی انسان ها انتظار رفتار و تصمیمات مشابهی در امور اقتصادی داشت؟
- آیا نباید با توجه به تفاوت های انسان ها با یکدیگر ، اقتصاد را بررسی کرد؟
- آیا نباید در معنای قدیمی”تصمیم عقلائی”در اقتصاد نئوکلاسیک تجدید نظر کرد؟
ضعف اقتصاد نئوکلاسیک در انعطاف ناپذیر بودن آن است. اقتصاد نیز مانند سایر علوم ،باید توانایی این را داشته باشد که با توجه به شرایط مختلف، راه حل های متفاوتی را ارائه دهد. آیا هنگام بیماری پزشک برای همه ی افراد یک درمان را تجویز میکند؟! خیر. بلکه با توجه به شرایط هر فرد درمان نیز متفاوت است.
اقتصاد رفتاری که در سال 2017 با دریافت جایزه ی نوبل توسط “ریچارد تالر” با نوشتن کتاب بسیار جالب و پر محتوای “سقلمه” بیشتر مورد توجه همگان قرار گرفت،مسئله مهمی در جوامع به خصوص جوامع در حال توسعه میباشد که اگرچه در نگاه اولیه آنچنان مهم به نظر نرسد ولی با فهم و توجه ویژه به آن میتوان راه های توسعه را هموار کرد. چرا که اقتصاد رفتاری با علوم جامعه شناسی و روان شناسی عجین است و دیگر انسان ها را مانند ربات های از پیش تنظیم شده نمی انگارد و به دنبال پیش بینی رفتار های متفاوت انسان های متفاوت است.
رفتار عقلایی و غیر عقلائی
اگر به رفتار اعضای یک جامعه توجه کنیم ، آیا از تمام آن ها رفتاری عقلائی خواهیم دید؟ دلیل این رفتار های غیرعقلائی چیست؟ تعریف ما از رفتار عقلائی چه میتواند باشد؟ شاید ما با ورود به یکی از روستا های دور افتاده ی ایران ، از مردم آن روستا انتظار داشته باشیم که به جای کشت گندم به کشت محصول دیگری بپردازند! چرا که میتوانند تولید بسیار بالایی داشته و آن را به تمام نقاط ایران صادر کنند! ولی کشاورزان به کشت گندم میپردازند چرا که آنان برای معیشت هم تولید میکنند نه فقط برای تجارت. در حقیقت تصمیم عقلائی از نظر آن ها کشت گندم به جای کشت محصولات دیگر است.
چرا که آن ها در فصول سخت سال امکان دسترسی به شهر را نداشته و باید بتوانند از طریق تولید محصولات معیشتی روزگار خود را بگذرانند.پس رفتار بیشتر مردم با توجه به شرایطشان میتواند کاملا عقلائی باشد اما عده ای هستند که با توجه به مسائلی همچون احساسات،آموزش بی کیفیت و ناکافی و یا فساد سیستماتیک در سطوح بالا، درزندگی تصمیمات غیر عقلائی میگیرند و “ریچارد تالر” در کتاب “سقلمه” به دنبال تشخیص و بررسی همین رفتار های غیر عقلائی است.
تاثیر متغیر های داخلی و خارجی بر رفتار انسان
تالر معتقد است بسیاری از متغیر های داخلی و خارجی بر رفتار انسان ها تاثیر میگذارند تا آن ها تصمیماتشان از هیچ نظر عقلائی نباشد.علم اقتصاد رفتاری به خوبی این مسئله را بیان میکند که دیگر آنچه که موجب پیشرفت و توسعه ی کشور ها میشود سرمایه ی فیزیکی نیست بلکه سرمایه ی انسانی و اجتماعی است که نقش اساسی را در توسعه ایفا میکند و پرورش این سرمایه ممکن نخواهد بود مگر اینکه به امر آموزش انسان ها با توجه به ویژگی های متفاوت آن ها اهمیت داده شود.
به کمک امر مهم آموزش میتوان به افراد یک جامعه کمک کرد تا درست تر تصمیم بگیرند و آن ها را تبدیل به سرمایه ی انسانی کرد که برای خود و جامعه نقش مهمی را ایفا میکنند.آموزش و ایجاد فضایی که افراد بتوانند در آن کیفیت خصوصیات رفتاری خود را ارتقاء دهند ، میتواند سقلمه ای بسیاراساسی باشد برای داشتن یک جامعه ی آرمانی با افرادی که تصمیمات عقلائی میگیرند و کمتر موجب و درگیر فساد میشوند.
البته باید این را در نظر داشت که تصمیمات مختلف در زندگی افراد از درجه ی سختی متفاوتی برخوردار است، آنچنان که تالر در کتاب سقلمه میگوید: تقریبا همه ی افراد شش سال به بالا میتوانند بند کفششان را ببندند، دوز بازی کنند و کلمه ی گربه را هجی کنند؛ اما تعداد کمی از بزرگسالان میتوانند گره ی پاپیون آبرومندانه ای ببندند، استادانه شطرنج بازی کنند یا نام دشوار روان شناس برجسته ،”میهای چیکسنتمیهایی” را درست تلفظ کنند.
یک مثال
البته ما یاد میگیریم ازعهده ی مشکلات دشوار تر بربیاییم؛ برای مثل میتوانیم پاپیون گره زده و آماده ای بخریم، کتابی درباره ی شطرنج بخوانیم یا طرز تلفظ صحیح “میهای چیکسنتمیهایی” را در اینترنت جستجو کنیم، سپس آن را کپی کنیم و هرگاه لازم شد از آن استفاده کنیم؛ همچنین برای مشکلات پیچیده تر از ویرایشگرهای خودکار املا و صفحات گسترده استفاده میکنیم. اما مشکلات زندگی بسیار دشوارند و برای حل این مشکلات تکنولوژی تصحیح کننده و خودکاری وجود ندارد؛ برای مثال احتمالا ما در انتخاب وام مسکن بیشتر به کمک نیاز داریم تا انتخاب یک رژیم غذایی مناسب! این کتاب جذاب نتیجه ی سال ها مطالعه ی این استاد دانشگاه شیکاگو میباشد.
علم اقتصاد رفتاری اگرچه به تازگی بسیار مورد توجه قرار گرفته ولی انچنان هم جدید نیست و در مطالعه ی اقتصاد کینزی نیز به آن برمیخوریم! آنچه که “کینز” در نظریه “تناقض خست” مطرح کرده است چنین است: افزایش در پس انداز ها در نهایت منجر به کاهش پس انداز ها میشود.
برای درک بیشتر مثال دیگری خواهم زد. فرض کنید برخی از تاکسی داران در سرتاسر شهر بدون تصویب افزایش نرخ کرایهی تاکسی توسط شورای شهر ، نرخ بالاتری را تعیین میکنند تا بتوانند پول بیشتری از مسافران دریافت کرده، درآمد خود را بالا برده و اوضاع اقتصادیشان را بهبود بخشند. از طرفی مسافران هم با دیدن این افزایش در نرخ کرایه ی تاکسی ،اگر شکایت نکنند یا همان نرخ قبلی را نپردازند، دیدگاهی در ذهنشان شکل میگیرد که در جامعه تورم افزایش یافته ، و این افزایش تورم منجر به گرانی همه چیز شده است.
تاثیر رفتار و تصمیمات افراد جامعه روی وضعیت جامعه
پس بهتر است آن ها هم کالا یا خدمت قابل عرضه ی خود را صورت امکان ،گران کنند. راننده ی تاکسی هم به این ترتیب باید پول بیشتری در جامعه بپردازد تا از آن کالا و خدمات ،در صورتی که به میزان گذشته تقاضا کند ، بهره مند شود. در نتیجه، افزایش خودسرانه در نرخ کرایه ی تاکسی نه تنها منجر به افزایش در پس انداز راننده نشد بلکه هزینه های بیشتری را بر وی تحمیل کرد. جامعه ی فرضی ما در مثال ذکر شده یک جامعه ی کوچک با تعداد افراد کم و در یک بازه ی زمانی تقریبا بلند مدت است. بنابراین رفتار و تصمیمات اعضای یک جامعه بیش از آنچه که تصور میشود میتواند در وضعیت جامعه تاثیرگذار باشد.آنچه که باعث سوق دادن تصمیمات افراد به سمت عقلائی بودن میشود، علاوه بر آموزش، سیستم اقتصادی است.
در یک سازمان یا سیستم اقتصادی آنچه که مورد اهمیت است نوع روابط (مکانیزم) بین عناصر سیستم است که میتواند تعیین کننده ی رفتار اعضای سیستم باشد . جمله ای ارزشمند از استاد بزرگوار، “دکتر محسن رنانی” را یادآور میشوم که توجه به آن میتواند سرنوشت یک سازمان را تعیین کند.در سیستم های خوب آدم های بد ، خوب عمل میکنند و در سیستم های بد، آدم های خوب ، بد عمل میکنند پس علاوه بر آموزش آنچه که میتواند بر رفتار و تصمیمات یک سیستم کوچک مانند شرکت های خصوصی و دولتی و یا یک سیستم بزرگ مانند جامعه تاثیرگذار باشد ، نوع روابط اعضای آن سیستم است.
تاثیر رفتار مدیران
رفتار و تصمیمات مدیران در سطوح بالا، میتواند فرستنده ی فرکانس مثبت یا منفی برای رفتار سایر اعضای سیستم باشد. علاوه بر اینکه کیفیت آموزش اعضای یک سیستم در سطح خرد یا کلان،از درجه ی اهمیت بالایی برخوردار است، امر مهم دیگری نیز وجود دارد که آن ها را به سمت تصمیمات درست و عقلائی سوق دهد یا آن ها را از چنین تصمیماتی دور کند! آنچه که موجب فروپاشی یک جامعه میشود، رفتار نادرست رهبران آن جامعه است که فرکانس منفی را برای اعضای جامعه فرستاده و خواسته یا ناخواسته موجب بی نظمی و فروپاشی در سطوح خرد و کلان میشوند.
به وجود آوردن یک سیستم سالم و مثبت وظیفه ی رهبران و مدیران سیستم مربوطه است تا بتوانند با نظم خاصی اعضای سیستم را در کنار هم قرار داده، به آنها آموزش داده و آن ها را ترغیب به فعالیت و حرکت به سمت اهداف مشترک نمایند. در مثال راننده تاکسی در میابیم اگر مدیرانی لایق بر وضعیت اقتصادی جامعه نظارت داشته باشند به علت ایجاد حسامنیت، اعتماد و اطمینان متقابل بین اعضای آن جامعه ،بسیار کمتر شاهد رفتارهای غیر عقلائی خواهیم بود . خیلی از مواقع و در خیلی از مسائل میتوان جامعه را به بازی دومینو تشبیه کرد. آنچنان که اگر در راس جامعه شاهد فساد و فروپاشی باشیم، مانند یک دومینو تا آخرین عضو جامعه را تحت تاثیر قرار میدهد…
پروسه فروپاشی
فروپاشی یک جامعه در مسائل اقتصادی ،اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی به یکباره اتفاق نمیافتد، بلکه میتوان فروپاشی را مانند یک پروسه تصور کرد که زمانبر است و ریشه آن را میتوان در رفتار و تصمیمات اعضای یک جامعه اعم از رهبران و مدیران جامعه و به دنباله ی آن رفتار سایر مردم مشاهده کرد. اقتصاد رفتاری میتواند به ما پاسخ تمام سوالاتی را بدهد که مدت هاست به دنبال جواب آن ها تمامی حوادث و اتفاقات مهم جامعه را مرور کرده ایم.
بنابراین برای نیل به هدف والای توسعه ی پایدار این مرز و بوم ، باید بیش از این ها به سرمایه ی انسانی و اجتماعی توجه کرد. چراکه در سرزمینی که فساد سیستماتیک برقرار باشد، هرچقدر هم که به دنبال افزایش سرمایه فیزیکی باشیم باز هم نمیتوانیم به توسعه دست یابیم. جامعه ی ما نیاز به آموزش همه جانبه و با کیفیت، پرورش سرمایه ی انسانی در تمام ابعاد ، شفافیت اطلاعات ، شایسته سالاری برای مبارزه با رانت و فساد و ایجاد یک فضای پیش برنده در اقتصاد واجتماع دارد.
👏🏻👏🏻👏🏻
عالييييييي