استراتژی کسب و کار چیست و انواع آن کدام است؟ (بخش اول)
راهنمای مطالعه
مقدمه
در رابطه با موضوع استراتژی این سومین مقاله است که منتشر کردیم موضوع این مقاله استراتژی کسب و کار است که چگونه تعیین می شود و چطور می توان در راستای اهداف خود به کار گرفته شود. در مقالات قبلی توانستیم به این اطلاعات دست پیدا کنیم که استراتژی چیست و از کجا به وجود آمد و اهمیت و مزایای آن در سطح سازمان و کلان اشاره کردیم جهت کسب دستیابی به کل مطالب می توانید اینجارو کلیک کنید. همچنین به انواع استراتژی در سطح کلان سازمانی اشاره کردیم، انواع آن را نام بردیم، تعاریف و دلیل اهمیت هر کدام را توضیح دادیم و کسب اطلاعات بیشتر در رابطه با این مقاله اینجا را کلیک کنید.
استراتژی در سطح کسب و کار
تعریف کسب و کار و انواع آن
تعاریف متفاوتی از کسب و کار وجود دارد؛ می توان خرید و فروش های متعدد را کسب و کار نام برد.
هر فعالیتی که باعث شود به بازار خدماتی یا محصولی را ارائه دهیم و آن را بفروشیم کسب و کار نامیده می شود.
البته تعاریف سنتی دیگري نیز وجود دارد، اما اگر درست به موضوع توجه شود باید بگویم که کسب و کار به صورت یک سیستم عمل می کند.
سیستم به مجموعه اي گفته می شود که در کنار هم فعالیت و هدف خاصی را دنبال می کنند، عناصري که با یکدیگر ارتباط دارند و از همه مهمتر فعالیت آنها همدیگر را تکمیل میکنند.
حال اگر به کسب و کار به عنوان یک سیستم توجه کنیم، متوجه می شویم که این سیستم داراي عناصر متفاوتی است که می توان آن را به صورت موارد پایین دسته بندی کرد.
این سیستم کسب وکار از سه حوزه اصلی تشکیل شده است که عبارتند از :
-
- محتوا
- اجرا
- نتیجه
نقش ساختار سازمانی در سودآوری شرکت ها
ساختار سازمانی به دلایل متعدد ضروری است. اولاً، به صاحبان مشاغل یک تفکیک ظاهری از چیدمان سازمان ارائه می دهد. این امر با استفاده از نمودار سازمانی امکان پذیر است. نمودار سازمانی نموداری است که ساختار سازمانی و روابط متقابل پرسنل در یک سازمان را نشان می دهد.
این می تواند به عنوان راهنمایی برای استخدام کارمندان آینده و مدیریت کارکنان موجود باشد. وقتی کارمندان شما ایده روشنی از نقش های خود و نقش های بالاتر از آنها داشته باشند، می توانند انتظارات خود را مدیریت کنند. پیش بینی ارتقاء به موقعیت بهتر آنها را برای عملکرد بهتر تشویق می کند.
ساختارهای سازمانی نیز به بهبود فرآیند تصمیم گیری کمک می کند. به عنوان مثال، در ساختارهای عملکردی، کارکنان به بخش‌هایی تقسیم می‌شوند که هر بخش مسئولیت وظایف و جنبه‌های اساسی سازمان را بر عهده دارد. این روش جداسازی امکان جمع‌آوری سریع‌تر داده‌ها را در مورد هر واحد فراهم می‌کند که همه آنها به مدیران، مدیرعامل و هیئت مدیره گزارش می‌شوند. با همکاری و به اشتراک گذاشتن ورودی، آنها می توانند تصمیم بگیرند که چه چیزی برای سازمان بهتر است.
ممکن است سازمان به دلایلی همچون کاهش سود، کند بودن فرایندهای داخلی، نارضایتی پرسنل و غیره اقدام به اصلاح ساختار سازمانی در جهت بهبود اوضاع شرکت بکند و شرکت با تعیین استراتژی ساختار سازمانی مناسب می تواند مسیر رسیدن به اهداف کلان و سودآوری سازمان را هموارتر سازد.
بازاریابی در سیستم کسب و کار امروزی
شاید در گذشته بازاریابی بخش کوچکی از یک کسب و کار محسوب می شد.
وظیفه بخش بازاریابی این بود که بعد از تولید محصول، آن را با تبلیغات به مردم معرفی کند و زمینه فروش آن را ایجاد کند. اما در محیط نوین و پیچیده کسب و کار امروز، ادامه این روند دیگر ممکن نیست.
با وجود رقابت شدید، افزایش آگاهی و سطح توقعات مردم و غیره صاحبان کسب و کارها دیگر نمی توانند هر آنچه را که علاقه یا توانش را دارند تولید کرده و بعد به مردم بفروشند.
شرایط دیگر مانند گذشته نیست که رابطه کسب و کار با مشتري، بعد از انجام فروش به پایان برسد.
امروزه به موجب رقابت بالا، کسب و کارها تمرکز خود را بر حفظ مشتریان و افزایش میزان رضایتمندي آنها بیشتر شده است.
به همین منظور دائماً از راه هاي مختلفی با آن ها در تماس و ارتباط هستند، نیازیشان را جویا می شوند و به آنها خدمات میدهند.
تعریف استراتژی
کلمه استراتژي تعاریف و مفاهیم بسیار متنوع و متفاوتی دارد.
اما اگر بخواهیم تعریف ساده، کلی و کارایی از استراتژي ارائه دهیم به این مورد اشاره می کنیم که :
تعریف مدیریت : اختصاص منابع محدود به خواسته هاي نامحدود.
تعریف استراتژي: نحوه مدیریت (اختصاص منابع محدود به خواسته هاي نامحدود).
استراتژي پاسخ به سؤالات چگونه و چطور در کسب و کار است.
می توان اظهارنظر کرد که کارکرد اصلی استراتژي اول حفظ بقا کسب و کار و بعد رشد آن از طریق ایجاد تمایز است.
استراتژی کسب و کار
استراتژي به معنی استفاده از منابع محدود، با بهره گیري از فرصت هاي موجود در محیط کسب و کار است، به طوری که بتوانیم براي خود مزیت رقابتی به دست بیاوریم و از این طریق به تمایز در کسب و کار خود برسیم.
بنابراین به منظور موفقیت در کسب و کار باید استراتژی هاي درستی تعیین کنیم تا بتوانیم ابتدا بقا و سپس توسعه خود را تضمین کنیم.
اما استراتژی هاي کسب و کار کدام هستند؟ و مهمترین آنها شامل کدام می شود؟ و ما چگونه میتوانیم از آنها در کسب و کار خود استفاده کنیم؟
3 نوع استراتژی کسب و کار
- تمایز
- رهبري هزینه
- تمرکز
استراتژی اول: تمایز
میتوانم بگویم که ایجاد تمایز مهمترین استراتژي در کسب و کار است.
ما باید بتوانیم از طریق خلق تمایز در کسب وکار، وضعیت کاری خودمان را حفظ کرده و از رقبا جدا شویم.
دنیای کسب و کار نیز دنیای جنگ است و آن جنگ، جنگ وظیفش تسخیر اذهان مشتریان می باشد.
کسب و کارها تلاش می کنند تا در زمینه فعالیت خود در بالاترین جایگاه ذهن مشتریان قرار بگیرند.
به طوری که مشتري به محض یادآوری محصول یا خدمات مشخص، یاد سازمان مورد نظر بیافتند.
خیلی از ویژگی ها به راحتی قابل دستیافتنی هستند و رقبا می توانند به راحتی از آن کپی بردارند و آن ویژگی یا بهتر از آن را به مشتریان خود ارائه دهند.
کسب و کار دقیقاً مانند آن دیوارهایی که یکی یکی از بین می رود، است. اگر این دیوار آخر نیز سقوط کند، بنابراین مزیت رقابتی از بین می رود. اگر مزیت رقابتی کسب و کار ما توسط رقبا کپی برداری شود و یا این که آنها مزیت بهتری را ارائه دهند، کسب وکار ما در این رقابت جایگاه خود را از دست می دهد.
اما در مقابل اگر بتوانیم مزیت رقابتی خود را حفظ کنیم، می توانیم به میدان رقابت کسب و کاری خود باز گردیم.
ویژگی های جدیدي را براي محصولات خود به وجود بیاوریم و دوباره به فعالیت خودمان با قدرت بیشتر در بازار ادامه دهیم.
چه مواردي عامل ایجاد کننده تمایز نیستند؟
-
-
- کیفیت
- مشتری مداری
- خلاقیت در کمپین های بازاریابی
- قیمت پایین
- گستردگی بیش از حد
-
استراتژي دوم: رهبري هزینه
هدف از استراتژی رهبری در هزینه، ایجاد مزیت رقابتی از طریق تولید محصولات و خدمات با پایینترین هزینه ممکن نسبت به رقبا است.
پس می توان بگوییم پیشنهاد می شود تولید در مقدار یا حجم زیاد و با قیمت پایین می باشد.
اصطلاحاا آن ها اقتصاد مقیاس یا صرفه جویی ناشی از این مقیاس را بکار می برند که این استراتژي شرکت اقدام به تولید و عرضه محصولات یا خدمات استاندارد می کند که هزینه های هر واحد براي مشتري کاهش یابد.
به عنوان مثال رستوران هاي زنجیرهاي مک دونالد، در عمل استراتژی خود بر ارائه غذای ارزان قیمت متمرکز کرده است.
اما در طول دهه ها مک دونالد ثابت کرده است که این ارزانی به دلیل کیفیت پایین نیست.
استراتژی سوم: تمرکز
به طور کلی ماهیت استراتژي با تمرکز همراه است. استراتژي به همان اندازه که میگویند چه کارهایی انجام دهیم، میگوید چه کارهایی را نباید انجام دهیم.
تمرکز نه تنها خود یک استراتژي است، بلکه کلید موفقیت استراتژي های دیگر نیز می توان به شمار آورد.
مدت زمان تمرکز علاوه بر کسب و کار براي موفقیت شخصی نیز بسیار مهم است.
مانند اقای وارن بافت که با به کار بردن استراتژی تمرکز در کسب و کار خود توانست به ثروتمندترین فرد دنیا تبدیل شود.
ایشان راز موفقیتشان را این نکته می دانند که تنها بر حوزه موفقیت و برتري خود تمرکز میکردند و خارج از آن کاري را انجام نمیدهند.
ایشان به دلیل همان تمرکزي که در طولانی مدت که داشته است توانسته به عنوان یکی از ثروتمندترین افراد جهان معرفی شود.
در این مقاله ما به صورت کلی در مورد استراتژی کسب و کار توضیح دادیم و فهرست مطالب به صورت تعریف استراتژی، کسب و کار، استراژی کسب و کار و انواع آن بود و عامل ماندن در بازار پر چالش کسب و کارهای متشابه هم مزیت رقابتی است که باید هر شرکتی برای بقا باید مزیت رقابتی منحصر به خود داشته باشد.
در مقالات بعدی به انواع استراتژی توسعه ، مشارکتی و رقابتی می پردازیم.
مطالب زیر را حتما بخوانید:
