هزینه مبادله، فقدانی در نظریات نئوکلاسیک
راهنمای مطالعه
1-هزینه مبادله، فقدانی در نظریات نئوکلاسیک
کوز در سال 1992 در مقاله ای با عنوان ماهیئت بنگاه بیان کرد که در فرآیند تولید بنگاه عامل تولید دیگری به نام مدیریت وجود دارد که کارکرد آن ایجاد هماهنگی است. وی بیان کرد که در اقتصاد نئوکلاسیک، بنگاه همانند یک جعبه سیاه است و سیستم قیمت گذاری، تمام هماهنگی های لازم را انجام می دهد و ظاهرا دلیل اصلی سودآوری یک بنگاه، استفاده از مکانیسم قیمت است که این مکانیسم خود هزینه بر است.
علت هزینه بر بودن مکانیسم قیمت گذاری آن است که سازماندهی تولید و کشف قیمت های مرتبط نیاز به هزینه دارد. هرچند کوز از اصطلاح هزینه مبادله استفاده نکرد اما به وجود هزینه مبادله اعتقاد داشت. اعتقاد به وجود هزینه مبادله، در واقع زیر سوال بردن یکی از فروض اساسی نئوکلاسیک است که هزینه مبادله را صفر در نظر می گرفت.
2-چرا در اقتصاد نئوکلاسیک هزینه مبادله صفر است؟
1-2. انتظارات
اتفاقات دنیای واقعی عایدی هر گزینه را مشخص می کند که این عایدی نیز مطلوبیت معینی را نصیب فرد می کند. وقوع هر اتفاق احتمال مشخصی دارد یعنی با احتمال مشخصی مطلوبیت معینی عاید فرد می شود. و برای محاسبه مطلوبیت انتظاری هر گزینه، احتمال وقوع هر اتفاق ضرب در مطلوبیت حاصل از آن اتفاق، سپس مطلوبیت انتظاری اتفاق ها با هم جمع می شود. بنابراین مطلوبیت انتظاری هر گزینه که حاصل جمع مطلوبیت اتفاق های محتمل است، محاسبه و با مطلوبیت انتظاری سایر گزینه ها مقایسه و در نهایت گزینه ای انتخاب می شود که بیشترین مطلوبیت انتظاری را ایجاد کند.بنابراین اگر در اقتصاد کلاسیک اینگونه عمل نکنند فشار رقابت آن را از گردونه بازی خارج می کند.
2-2. ناقص بودن قراردادها
پذیرش فرض عقلانیت محدود به این معنا است که افراد هنگام مبادله در بازار نمی توانند قراردادهای کاملی را منعقد کنند بنابراین به عنوان یک اصل در اقتصاد هزینه مبادله، قراردادها همواره ناقص هستند. ناقص بودن یک قرارداد به معنای آن است که حقوق و وظایف متقابل طرفین در بسیاری از حالات به طور صریح در قرارداد ذکر نشده است. که این امر به معنای وجود شکاف در قرارداد است. از آنجا که قراردادها همواره ناقص هستند، برای افراد جویای نفع شخصی این امکان وجود دارد که از نقص های موجود در قرارداد به نفع خود و به زیان دیگران بهره برداری کنند. بنابراین در هر لحظه از زمان به خاطر فرصت طلبی افراد، هزینه هایی به سازمان تحمیل می شود که این هزینه ها ناشی از نقص هایی است که در گذشته در طراحی سازمان وجود داشته است.
3-2. اقتصاد هزینه مبادله
اقتصاد هزینه مبادله، عمل افراد به وعده هایشان را می پذیرد و فرصت طلبی ها را مربوط به شرایطی می داند که در آن منافع پنهانی وجود دارد که موجب می شود شخص همکاری را نقض کند و بر این اساس تاکید می کند که ملاحظات استراتژیک باید در قراردادها مورد توجه قرار گیرد.
تحلیل اقتصاد هزینه مبادله از قرارداد:
هنگامی که این فرض وجود دارد که افراد از نواقص قرارداد سوء استفاده می کنند این مسئله را مطرح می کند که نقص قرارداد و ترکیب آن با فرصت طلبی زمینه نقض قراردادها را فرآهم می آورد. یعنی در هر قرارداد خطر نقض قرارداد وجود دارد در نتیجه رسیدن به منافع یک قرارداد هزینه بر است. پس کارگزاران اقتصادی با توجه به عقلانیت محدود خود تلاش می کنند از میان ساختارهای سازمان دهی بهترین را انتخاب کنند و تطبیق را به بهترین نحو ممکن به ثمر برسانند.