چگونه می توان بر روی خود سرمایه گذاری کرد؟ (بخش سوم)
راهنمای مطالعه
باور موجود بر این است که از بین تمام چیزهایی که می توانند بر آینده شما تاثیر داشته باشند، رشد و بهبود شخصی مهمترین آنهاست. ما میتوانیم از رشد فروش، رشد سود، رشد سرمایه صحبت کنیم اما شاید هیچ کدام از آنها بدون رشد شخصی اتفاق نیفتد.
چرا بهترین سرمایه گذاری، سرمایه گذاری روی خود است؟
راههای زیادی برای سرمایهگذاری وجود دارد و افراد از طریق پس انداز و به کارگیری پول جهت افزایش درآمد خود تلاش می کنند و باید همین کار را انجام دهند، اما در اینجا این سوال مطرح میشود که چرا سرمایهگذاری روی خود از تمامی سرمایهگذاریها مهمتر است؟
در پاسخ این سوال باید بیان کرد که این ذهن ماست که پول را خلق میکند. نتیجه و عوامل بیرونی تاثیرگذار نیستند. هر اندازه که روی خودمان کار کنیم، درآمدمان نیز چند برابر آن سرمایهگذاری افزایش خواهد یافت. برای اینکه به اهدافمان دست یابیم باید ابتدا دانش و تخصصی را در آن حوزه ای که به آن علاقه مند هستیم به دست بیاوریم، سپس مهارت رسیدن به آن حرفه را در خودمان تقویت کنیم. در نهایت آن مهارت را به نقطه قوت خود تبدیل کنیم به طوری که جزئی از وجود ما شود و این سبب میشود که اتفاقات بیرونی به واسطه این نقاط قوت رخ بدهند.
پس لازمه رسیدن به این مرحله، کسب دانش لازم در حوزه های مورد علاقه می باشد و قبل از آن اشتیاقی برای رسیدن به خواسته قلبی مان!
ناپلئون هیلدر این رابطه میگوید: نقطه شروع هر دستاوردی خواست و اشتیاق است!
افزایش دانش در زمینه تخصص مورد علاقه سبب می شود که ما از دیگران متمایز شویم و این تمایز باعث میشود که هم کار ما مورد توجه بیشتری قرار بگیرد و هم از لحاظ درآمد نسبت به سایر افراد، ما در گامی جلوتر قرار داشته باشیم.( هنری فورد)
از میلیاردر آمریکایی و صاحب یکی از بزرگترین کارخانه های سازنده انواع اتومبیل در آمریکا پرسیدند اگر شما فردا صبح از خواب بیدار شوید و ببینید که تمام ثروت خود را از دست داده و دیگر چیزی در بساط ندارید چه می کنید؟ وی پاسخ داد ” یکی از نیازهای اساسی مردم را تشخیص داده و با کار و تلاش، آن خدمت را با کیفیت و ارزان به مردم ارائه میدهم و مطمئن باشید که بعد از ۵ سال دوباره فورد امروز خواهم شد.
سرمایه گذاری روی خود با تبدیل مهارت و دانش به نقاط قوت:
حال که مهارت لازم در در حوزه کسب و کار خود را به دست آوردیم، باید این دانش و مهارت را به نقاط قوت تبدیل کنیم. طوری که بخشی از وجودمان شود و سبب خلق اتفاقات بیرونی برای ما شود.
حال این سوال مطرح میشود که چگونه دانش و مهارت مان را به نقاط قوتمان تبدیل کنیم؟ ما میبایست آنقدر از آن دانش استفاده کنیم و آنقدر مهارت آن کار را به دست آوریم و بارها و بارها آن مهارت را تمرین کنیم، به طوری که جزئی از وجود ما شود و به صورت عادت در ما جاودانه شود و به نقاط قوت ما تبدیل شود. بدین سان وقتی آن کار وارد ذهن ناخودآگاه و به عادت تبدیل شود، در نتیجه ما میتوانیم آن را تکرار کنیم و خود به خود آن کار توسط ذهن ما تکرار و انجام خواهد شد.
وقتی موفق شدیم این تمرین ها و مهارت ها را جزئی از وجودمان کنیم، آن موقع ما به فردی متخصص در حوزه کاری خود تبدیل خواهیم شد و در نهایت ما میتوانیم اقدامات بزرگی را انجام دهیم.
سرمایه گذاری روی خود با الگو گرفتن از افراد موفق:
یکی دیگر از روش های سرمایه گذاری روی خود این است که از افراد موفق الگوبرداری کنیم و آنها را سرمشق خود قرار دهیم. البته لازم نیست که این الگو برداری حتماً از یک فرد ثروتمند باشد بلکه ما میتوانیم از اطرافیان مانند پدر و مادر خود نیز الگو بگیریم. به عنوان مثال سحرخیزی را از پدر یاد بگیریم، پیگیریهای مکرر را از مادر، پس انداز را از برادر، ریسک پذیری و داشتن کسب و کار را از سایر اطرافیان، و اگر با افراد موفق دنیا آشنا باشیم و از آنها هم به خوبی الگو بگیریم، این میتواند برای ما میانبری باشد که سبب افزایش سرمایهگذاری روی خود خواهد شد و مطمئناً به موفقیتهای مطلوبی ختم خواهد شد. پس همیشه باید سعی کنیم از این روش ها همانند یک اهرم استفاده کنیم تا زودتر به خواستهها و موفقیتهای مالی مدنظرمان برسیم.
نتیجه سرمایه گذاری روی خود:
اگر زندگینامه ثروتمندان جهان را مطالعه کرده باشید، خیلی از آنها فقط در یک حوزه وارد شدند و در همان حوزه آنقدر دانش و مهارت به دست آوردند که به نقاط قوت شان تبدیل شد و همین امر سبب شد که در آن حوزه مرتب به موفقیتهای بزرگی دست پیدا کنند و به عنوان فرد موفق در جهان مشهور شوند.
آنها این را خوب فهمیده اند که نباید وارد حوزههای مختلف شد و تمرکزشان فقط و فقط روی همان حوزه کاری خودشان است و معمولاً هم به نتیجه خواهند رسید. پس این نشان میدهد که هر اندازه که روی خودمان سرمایه گذاری کنیم، نتایج بسیار بهتر از حالتی است که فقط به دنبال درآمد بالا هستیم بدون اینکه بر روی افکار و باورهای خود تمرکز و کار کنیم.
کار کردن برای استیو جابز هرگز به معنای پول درآوردن نبود! برای او فقط هدفش که تولید یک کالای عالی بود، اهمیت داشت. در طی سالها هر روز ثروتمند تر از قبل می شد، اما هرگز از تعهدش نسبت به خلق کالاهای شگفت انگیز کم نشد. چنین تعهد و عشقی نسبت به هدفش دلیل موفقیت و ثروت او بود.
پس کاری را انجام دهید که حتی اگر پول هم احتیاج نداشتید انجام میدادید، از دیگران و اطرافیانتان مشورت بگیرید اما در نهایت تصمیم نهایی را خودتان بگیرید، همیشه همه چیز را از خودتان شروع می شود. پس به خود باور داشته باشید و اهدافتان را دست کم نگیرید.
منبع: چگونه با سرمایه یک میلیون صاحب سرمایه 120میلیاردی شویم