استراتژی های کسب و کار در شرایط تورم بالا 🔰🔰🔰

نگرانی از افزایش قیمت ها و آینده مبهم آنها باعث مختل شدن معاملات در سطح وسیعی از کسب و کار ها شده است. این گرانی ها تا کجا ادامه دارد و کسب و کارها در مواجه با آن و چالش های ناشی از آن چه رویکردی باید در پیش بگیرند؟ در این مقاله در ابتدا به تعریف تورم و انواع آن پرداختیم، علل تورم و شاخص های اندازه گیری آنها را مختصرا بررسی کردیم، ابزارهای کنترل تورم که در دست دولت و بانک مرکزی هستند را مرور کردیم و در پایان استراتژی که کسب و کارها باید در مواجهه با تورم های بالا در پیش بگیرند تا کمترین آسیب به کسب و کارشان وارد آید را ارائه می کنیم.

در صورتیکه علاقه ای به خواندن تعاریف و مقدمات ندارید و دنبال استراتژی ها و راهکارهایی برای کاهش اثرات تورم روی کسب و کار خود هستید بند ششم را مطالعه کنید.

تعریف مختصر تورم برای مرور

تورم اصطلاحی است که برای توصیف افزایش مستمر سطح عمومی قیمت کالاها و خدمات در یک اقتصاد در یک دوره زمانی معین به کار می رود. این معیار در معنای دیگرش، بیان کننده میزان کاهش قدرت خرید یک ارز است. تورم یک اتفاق رایج در اکثر اقتصادها است و می تواند تأثیرات قابل توجهی بر جنبه های مختلف جامعه از جمله اشتغال، درآمد، پس انداز، سرمایه گذاری و آثار اجتماعی مخرب داشته باشد و منجر به نابودی اخلاق در جامعه شود.

انواع تورم

انواع مختلفی از تورم وجود دارد، از جمله تورم سمت تقاضا، تورم سمت عرضه (یا هزینه محور) و تورم ساختاری (یا برخواسته از انتظارات). تورم سمت تقاضا زمانی رخ می دهد که افزایش تقاضا برای کالاها و خدمات بیش از عرضه موجود باشد که منجر به افزایش قیمت ها می شود. از سوی دیگر، تورم سمت عرضه ناشی از افزایش هزینه‌های تولید، مانند دستمزد، مواد اولیه یا مالیات است که باعث می‌شود تولیدکنندگان قیمت‌های خود را افزایش دهند. تورم ساختاری زمانی اتفاق می‌افتد که عوامل طرف عرضه مداوم وجود داشته باشد که سطح عمومی قیمت کالاها و خدمات را افزایش دهد؛ که یکی از عامل های آن در کشور ما، افزایش مستمر قیمت حامل های انرژی، خلق نقدینگی و افزایش دستمزد نیروی انسانی است.

علل تورم

دلایل مختلفی برای تورم وجود دارد، از جمله افزایش عرضه پول، اختلالات زنجیره تامین، عدم تعادل تراز تجاری و تغییر در سیاست‌های دولت. افزایش عرضه پول که می تواند ناشی از هزینه های بیش از حد دولت یا سیاست های پولی انبساطی باشد، می تواند منجر به تورم شود. به طور مشابه، اختلال در زنجیره تامین، مانند بلایای طبیعی یا بی ثباتی سیاسی، می تواند باعث کمبود و افزایش قیمت ها شود. عدم تعادل تراز تجاری، (زمانیکه واردات یک کشور بیشتر از صادرات باشد)، می تواند منجر به تورم شود. در نهایت، تغییر در سیاست‌های دولت، مانند افزایش مالیات یا اعمال تعرفه‌ها، می‌تواند بر نرخ تورم تأثیر بگذارد.

شاخص های اندازه گیری تورم

شاخص های اندازه گیری تورم شامل شاخص قیمت مصرف کننده (CPI)، شاخص قیمت تولید کننده (PPI) و کاهش دهنده قیمت تولید ناخالص داخلی (GDP) است. CPI میانگین سطح قیمت سبدی از کالاها و خدماتی که معمولاً توسط خانوارها مصرف می شود را اندازه گیری می کند، در حالی که PPI میانگین قیمت دریافتی توسط تولیدکنندگان کالا و خدمات را اندازه گیری می کند. کاهش دهنده تولید ناخالص داخلی تغییر در سطح کلی قیمت کالاها و خدمات تولید شده در یک اقتصاد را اندازه گیری می کند.

ابزارهای کنترل تورم

واضح است که کسب و کارها و صنایع توانایی کم و زیاد کردن تورم را ندارند و تنها قدرتی که می تواند آن را ایجاد یا کنترل کند دولت و بانک مرکزی است. برای کنترل تورم، بانک های مرکزی و دولت ها می توانند از ابزارهای متعددی از جمله سیاست پولی و سیاست مالی استفاده کنند. سیاست پولی شامل تعدیل عرضه پول و نرخ بهره برای تأثیرگذاری بر سطح تورم است. بانک های مرکزی می توانند برای کاهش تقاضا برای کالاها و خدمات و کاهش تورم، نرخ بهره را افزایش دهند اما افزایش نرخ بهره تنها در شرایطی بر تورم اثرگذار است که تورم از نوع تورم سمت تقاضا باشد نه تورم سمت عرضه.

برعکس، بانکهای مرکزی می توانند نرخ بهره را برای تحریک تقاضا و افزایش رشد اقتصادی کاهش دهند. سیاست مالی (fiscal policy) شامل هزینه های دولت و مالیات است. دولت ها می توانند برای کاهش تقاضا برای کالاها و خدمات و کاهش تورم، مالیات ها را افزایش داده و هزینه ها را کاهش دهند. از طرف دیگر، آنها می توانند مالیات ها را کاهش دهند و هزینه ها را برای تحریک تقاضا و افزایش رشد اقتصادی افزایش دهند.

برای دیدن آرشیو پیش بینی های تورم کلیک کنید.

راه حل مناسب برای کسب و کارها و صنایع در شرایط تورم بالا

قبل از اینکه راه حل ها را بررسی کنیم باید بدانیم تورم بالا چه مشکلی ایجاد می کنند. در اقتصادهای با تورم بالا، کسب و کار ها با چالش‌های متعددی از جمله افزایش هزینه‌های تولید، کاهش قدرت خرید مشتریان و عدم اطمینان در بازار مواجه هستند. در چنین فضایی، کسب‌وکارها باید استراتژی‌هایی را اتخاذ کنند که به آنها کمک کند تا تأثیر تورم بر عملیات و سودآوری خود را مدیریت کنند. در چنین شرایطی بسیاری از کسب و کارها مستعد نابودی و حذف قرار خواهند گرفت.

در کسب و کارهایی که تعیین کننده قیمت هستند.

• • یکی از موثرترین استراتژی ها برای کسب و کارهایی که به نحوی تعیین کننده قیمت هستند و فضای اقتصاد کلان آنها درگیر تورم های بالاست، تعدیل سیاست های قیمت گذاری آنهاست. در چنین شرایطی کسب و کارها به سادگی می توانند قیمت ها را افزایش دهند تا منعکس کننده افزایش هزینه های تولید ناشی از تورم باشند. چنانچه کالا یا خدمت شما ضروری می باشد (کشش قیمتی تقاضای آن کم، یا بعبارتی بی کشش و کم کشش هستند)، می توان با نگرانی کمتری قیمت ها را افزایش داد بدون اینکه تقاضا افت محسوسی بکند. اما اگر کالا یا خدمتی که ارائه می کنید لوکس، غیر ضروری یا کمتر ضروری باشد، با افزایش قیمت تقاضا برای محصول و خدمت شما افت قابل توجهی پیدا می کند لذا در زمان بکارگیری این سیاست توجه به این نکته حائز اهمیت است. با این حال ایجاد تعادل بین حفظ سودآوری و مقرون به صرفه نگه داشتن قیمت ها برای مشتریان ضروری است.
  • استراتژی دیگر برای کسب و کارها تمرکز بر اقدامات کاهش هزینه است. تورم می‌تواند منجر به افزایش هزینه مواد خام، نیروی کار و سایر نهاده‌ها شود که می‌تواند بر درآمد کسب‌وکارها تأثیر بگذارد. برای کاهش این امر، کسب‌وکارها می‌توانند به دنبال راه‌هایی برای کاهش هزینه‌ها باشند، مانند مذاکره با تامین‌کنندگان برای قیمت‌های بهتر، بهینه‌سازی فرآیندهای تولید یا کاهش هزینه‌های غیرضروری.
    • کسب‌وکارها می‌توانند تنوع محصولات یا خدمات خود را نیز در نظر بگیرند. در اقتصادهای با تورم بالا، برخی از محصولات یا خدمات ممکن است بیشتر از سایرین تحت تأثیر تورم قرار گیرند. بنابراین، کسب‌وکارها می‌توانند پیشنهادات خود را به محصولات یا خدماتی که کمتر تحت تأثیر تورم هستند، گسترش دهند و به این شکل برای نیاز مشتری جایگزین با قیمت مناسب پیشنهاد بدهند. این می تواند به آنها کمک کند جریان درآمدی ثابتی داشته باشند و اتکای آنها به محصولات یا خدماتی که بیشتر در معرض تورم هستند را کاهش دهد. در شرایط تورمی، تنوع محصول را به سمت محصولات و خدمات غیر لوکس هدایت کنید چرا که پر واضح است هزینه های لوکس به صورت عمومی در این دوره ها کاهش میابند.
  • استراتژی دیگر برای کسب و کارها در اقتصادهای با تورم بالا، تمرکز بر مدیریت نقدینگی است. تورم می تواند قدرت خرید پول را در طول زمان کاهش دهد و بنابراین، کسب و کارها باید اطمینان حاصل کنند که ذخایر نقدی کافی برای انجام تعهدات خود دارند. آن‌ها می‌توانند سرمایه‌گذاری در دارایی‌هایی را در نظر بگیرند که می‌توانند پوششی در برابر تورم ایجاد کنند، مانند املاک، کالاها یا سهام. در کنار این، چنانچه کالا یا خدمت شما به مواد اولیه نیاز دارد، منطق حکم می کند موجودی مواد و کالا را در سطحی که پاسخگوی چند دوره باشد بالا نگه داشت تا از شوک های تورمی نسبت به رقبا در امان بمانید، این کار به صورت صددرصد مانع از اثرات تورمی نمی شود، تنها باعث می شود نسبت به سایر بازیگران مانور بهتری روی قیمت نهایی محصول داشته باشید.
  • در نهایت، کسب‌وکارها نیز می‌توانند در قالب سیاست‌هایی که می‌تواند به ثبات اقتصاد و کاهش تورم کمک کند، از حمایت دولت برخوردار شوند. به عنوان مثال، دولت می تواند سیاست های مالی و پولی را برای کنترل تورم و تثبیت اقتصاد اعمال کند. کسب‌وکارها همچنین می‌توانند با سایر ذینفعان، مانند انجمن‌های صنعتی یا گروه‌های تجاری، برای حمایت از سیاست‌هایی که از منافع آنها حمایت می‌کند، درخواست همکاری کنند.

در کسب و کارهای قیمت گیرنده

وقتی کسب‌وکارها نمی‌توانند قیمت‌های خود را تعیین کنند و باید قیمت‌های دیکته شده را بپذیرند، به‌ویژه در شرایط تورم بالا با چالش سختی مواجه می‌شوند. در اینجا چند راه حل و استراتژی بالقوه وجود دارد:

1. 1. کاهش هزینه: کسب و کارها می توانند سعی کنند هزینه های خود را کاهش دهند تا سودآوری و بقای خود را حفظ کنند. این ممکن است شامل مذاکره مجدد قراردادها با تامین کنندگان، کاهش هزینه های غیر ضروری، یا یافتن راه های کارآمدتر برای تولید کالا یا خدمات باشد.
   2. تنوع بخشیدن به جریان های درآمد: کسب و کارها می توانند به دنبال فرصت هایی برای کسب درآمد از منابعی غیر از محصول یا خدمات اصلی خود باشند. این ممکن است شامل ارائه خدمات مشاوره، صدور مجوز فناوری یا تخصص آنها، یا ایجاد جریان های درآمدی جدید از طریق مشارکت یا سرمایه گذاری مشترک باشد.
   3. لابی دولتی: در مواردی که دولت تعیین کننده اصلی قیمت است، کسب و کارها می توانند در تلاش های حمایتی شرکت کنند تا سعی کنند بر تصمیمات سیاستی که بر صنعت آنها تأثیر می گذارد تأثیر بگذارند. این ممکن است شامل همکاری با سازمان‌های تجاری، انجمن ها، اتحادیه ها یا سایر ذینفعان باشد تا سیاست‌های قیمت‌گذاری و قراردادی معقول‌تری را مطرح کنند.

به طور کلی، کسب‌وکارها در این شرایط باید خلاق، سازگار و زیرک باشند تا بتوانند پیشرفت کنند. با تمرکز بر کاهش هزینه، تمایز محصول، حفظ مشتری، تنوع بخشیدن به جریان‌های درآمد و مشارکت در تلاش‌های حمایتی، کسب‌وکارها می‌توانند علیرغم یک محیط قیمت‌گذاری چالش برانگیز موفق شوند.

کسب و کارهای مبتنی بر پیمانکاری

مشاغل مبتنی بر پیمانکاری و پروژه محور مانند شرکت های حفاری و شرکت های خدمات میدان نفتی می توانند در شرایط تورم بالا با چالش های قابل توجهی روبرو شوند. در اینجا چند استراتژی بالقوه وجود دارد که چنین مشاغلی می توانند در نظر بگیرند:

1. 1. مذاکره در مورد قراردادها: تورم می تواند منجر به هزینه های بالاتر برای مواد، نیروی کار و سایر نهاده ها شود. کسب‌وکارهای مبتنی بر پیمانکار می‌توانند با مشتریان خود در مورد قراردادهای بلندمدت مذاکره کنند که شامل مقرراتی برای تعدیل قیمت دوره‌ای بر اساس تورم باشد.
   2. عملیات ساده: با بهبود کارایی و کاهش ضایعات، کسب و کارها می توانند هزینه های کلی خود را کاهش دهند و بهتر با تورم مقابله کنند. این ممکن است شامل اتخاذ فناوری های جدید، بهینه سازی زنجیره تامین و کاهش هزینه های اداری باشد.
   3. تمرکز بر فعالیت‌های با حاشیه بالاتر: در شرایط تورم بالا، کسب‌وکارها ممکن است متوجه شوند که فعالیت‌ها یا خدمات خاصی سود کمتری دارند. با تمرکز بر فعالیت های با حاشیه بالاتر، می توانند سودآوری خود را حفظ کنند.
   4. گسترش به بازارهای جدید: کسب و کارها می توانند به دنبال فرصت هایی برای گسترش خدمات خود به بازارهای جدید باشند، مانند هدف قرار دادن مشتریان بین المللی یا تنوع بخشیدن به صنایع مرتبط. چنانچه تورم منطقه ای باشد، این می تواند به جبران اثرات تورم در یک بازار یا منطقه خاص کمک کند.

به طور کلی، مشاغل مبتنی بر پیمانکاری برای عبور از شرایط تورم بالا باید هوشیار و سازگار باشند. با مذاکره قراردادها، ساده‌سازی عملیات، تمرکز بر فعالیت‌های با حاشیه بالاتر و گسترش به بازارهای جدید، کسب‌وکارها می‌توانند اثرات تورم را کاهش داده و رقابتی باقی بمانند.

یک بار دیگر برای مرور و جمع بندی، تورم یک اتفاق رایج در اکثر اقتصادها است و می تواند تأثیرات قابل توجهی بر جنبه های مختلف جامعه داشته باشد. شناخت انواع، علل، شاخص‌های اندازه‌گیری و ابزارهای کنترل تورم برای سیاست‌گذاران، کسب و کارها و افراد برای تصمیم‌گیری آگاهانه و کاهش اثرات نامطلوب تورم ضروری است. همچنین کسب و کارها در اقتصادهای با تورم بالا با چالش های متعددی روبرو هستند، اما استراتژی هایی وجود دارد که می توانند برای مدیریت تأثیر تورم بر عملیات و سودآوری خود اتخاذ کنند. کسب‌وکارها با تنظیم سیاست‌های قیمت‌گذاری، تمرکز بر اقدامات کاهش هزینه‌ها، تنوع بخشیدن به پیشنهادات خود، مدیریت نقدینگی و به دنبال حمایت دولت، می‌توانند اثرات نامطلوب تورم را کاهش داده و رقابت خود را در بازار حفظ کنند.

در صورتیکه تجربه علمی و عملی در کسب و کار خود برای مواجهه با تورم دارید، تجربیات خود را به موارد بالا اضافه کنید.

آرشیو گزارش های پیش بینی تورم

تورم و علل آن را بخوانید