استراتژی رقابتی در کسب و کار و مزایا ان چیست؟ (بخش چهارم)

مقدمه

بدون استراتژی های رقابتی در کسب و کار، حضور دائم و پایدار در بازار رقابت برای کسب‌و‌کار امکان‌ پذیر نیست. به‌ویژه در بازاری که محصولات و خدمات جایگزین و مشابه فراوانی وجود دارد.

استراتژی رقابتی چیست؟ انواع مختلف آن چیست؟ و چطور می‌توان آن را در شرکت توسعه داد؟ برای یافتن پاسخ این پرسش‌ها، با ما تا انتهای این مقاله همراه باشید.

استراتژی رقابتی چیست؟

استراتژی رقابتی، یک برنامه‌ی عملکردی بلندمدت است که یک شرکت برای دستیابی به اهداف رقابتی، مد‌نظرخود قرار می‌دهد.

سازمان ها، بعد از بررسی نقاط قوت و ضعف، فرصت ها و تهدیدات رقبا و مقایسه‌ی آنها با نقاط قوت و ضعف خود، از استراتژی رقابتی برای پیروزی در رقابت با دیگران، بهره می‌برد.

این استراتژی برای پاسخ‌گویی و تحمل فشارهای وارده از طرف بازار رقابتی، عملکردهای مختلف شرکت را ترکیب می‌کند، مشتریان را جذب و جایگاه شرکت را در بازار رقابت، تثبیت می‌کند.

مشاوره کسب و کار

چرا سازمان ها در تدوین استراتژی رقابتی به ساختار سازمانی نیاز دارند؟

ساختار سازمانی مهم است زیرا به سازمان شما دستور می دهد که بالاترین ارزش را به بازار ارائه دهید. زنجیره ارزش سازمان شما دنباله ای از عملیات سطح بالا است که فرآیند ارزش آفرینی اصلی شما را نشان می دهد پس این تبدیل استراتژی رقابتی به فعالیت است. بنابراین، زنجیره ارزش اصل سازماندهی مرکزی برای تصمیم گیری در مورد ساختار سازمانی است. اگر سازمان ها بر اساس یک اصل مرکزی متفاوت ساختار یافته باشند، سازمان برای انجام کاری متفاوت طراحی می شود.
ارتباط محکمی بین ایده های استراتژی رقابتی، زنجیره ارزش و ساختار ایجاد کنید. در این رابطه است که اهمیت ساختار سازمانی به وضوح قابل تشخیص است. مزیت این درک این است که کار اصلی سازمان شما همیشه پایه مشاهدات، مشورت ها و تصمیمات مرتبط با نحوه سازماندهی و رهبری افراد باقی خواهد ماند.

استراتژی ساختار سازمانی کارا، برنامه ای برای دستیابی به اهداف و عملکرد اقتصادی برتر است و مجموعه ای از انتخاب هایی که مشخص می کند یک سازمان چه کاری را انجام بدهد و چه کاری را انجام ندهد. کلید استراتژی، تعریف مسیری برای ایجاد ارزش منحصر به فرد برای بازار هدف است. استراتژی از شما می‌خواهد که تعیین کنید چگونه می‌توانید از راه‌هایی که توسط بازار ارزش دارد منحصربه‌فرد باشید و در صورت نیاز به تغییر و ماندن در عرصه ی رقابت سازمان ها نیاز اصلاح ساختار سازمانی دارند تا سهم از بازار خود را حفظ کنند.

انواع استراتژی رقابتی

1. استراتژی رهبری هزینه

این نوع استراتژی برای مشاغل بزرگ مناسب است که می توانند حجم زیادی از محصولات یا خدمات را با هزینه کم تولید کنند.

این به این معناست که شرکت هایی که از استراتژی رهبری هزینه استفاده می کنند دارای کمترین قیمت فروش و این مزیت رقابتی در بازار هستند.

بنابراین، قیمت تمام شده یک محصول یا خدمات باید پایین باشد تا بتواند سازمان سود کسب کند.

این امر با کمک تولید در مقیاس بزرگ و استفاده از ظرفیت بالا در کنار انواع کانال های توزیع مناسب امکان پذیر است.

مزیت رقابتی در این استراتژی پایین ترین قیمت است.

2. استراتژی رهبری تمایز

این نوع استراتژی قاتل است که به برندها اجازه می دهد در بین رقبا برجسته شوند.

لازمه این کار شناسایی کیفیت منحصر به فرد خدمات یا محصولات است که یک شرکت را متمایز می کند.

با این استراتژی، کسب‌ و کارها نسبت به رقبای خود در بازار برتری پیدا می‌کنند که به آن ها اجازه می‌دهد برای محصولات خود هزینه بیشتری دریافت کنند.

به عنوان مثال: استارباکس و اپل متعلق به برندهایی هستند که از این استراتژی استفاده می کنند.

3. استراتژی تمرکز بر هزینه

این استراتژی از لحاظ ارائه کمترین قیمت به مشتریان مشابه استراتژی رهبری هزینه است.

تنها تفاوت این استراتژی این است که استراتژی تمرکز بر هزینه، مستلزم هدف قرار دادن بخش خاصی از بازار با نیازها و خواسته های منحصر به فرد آن است.

به این ترتیب، آشنا شدن با برند برای سازمان ها در این نوع استراتژی آسان‌تر و از اهمیت خاصی برخوردار است.

شرکت هایی که از این استراتژی استفاده می کنند اغلب تلاش خود را بر بازارهای جغرافیایی با نیازهای ویژه متمرکز می کنند.

1. استراتژی تمرکز تمایز

شرکت‌هایی که از این استراتژی استفاده می‌کنند نیز بر بخش‌های خاص بازار تمرکز می‌کنند، اما دارای مزیت رقابتی برتری در بازار هستند.

در حالی که استراتژی تمرکز هزینه به معنای ارائه کمترین قیمت در یک بازار هدف کوچک است، استراتژی تمرکز تمایز به معنای بهبود محصول با کمک مزیت رقابتی است که شرکت شما را در بازار متمایز می‌کند.

به عنوان مثال: چند هتل در مصر یا ترکیه فقط برای بزرگسالان وجود دارد. به این ترتیب افراد می توانند آرامش داشته باشند و مطمئن باشند که هیچ کودکی آنها را آزار نخواهد داد.

دسته‌بندی استراتژی رقابتی بر اساس نظریه‌ی Michael Treacy و Fred Wiersma

1. برتری عملیاتی
2. رهبری محصول
3. صمیمیت با مشتری

هوش رقابتی چطور به کسب‌ و‌ کارها کمک می‌کند؟

هوش رقابتی از طریق جمع‌آوری و مطالعه‌ی پیوسته‌ی اطلاعات در مورد رقبا، مشتریان و شرایط بازار یک کسب‌و‌کار به دست می‌آید.

البته این جمع‌آوری اطلاعات باید به شیوه‌ هایاخلاقی و قانونی انجام شود. جمع‌آوری اطلاعات باید کاملا منطبق قانون انجام شود و فقط از منابعی که در دسترس عموم قرار دارد، استفاده شود. دانش به دست آمده، شامل نقاط قوت و ضعف مشتریان، استراتژی‌ های رقابتی آنها، پاسخ آنها به تغییرات محیط دوروبر و اقداماتی‌ است که رقبا برای پاسخگویی انجام می‌دهند.

با آگاهی از این دست اطلاعات، دانستن نقاط قوت و ضعف رقبا و اطلاع از اینکه آنها چه روش هایی دارند و در آینده چه‌کار خواهند کرد، به یک کسب‌و‌کار کمک می‌کنند تا استراتژی رقابتی مناسبی را انتخاب کند و با توجه به اطلاعات به دست آمده، تصمیمات دقیقتری بگیرد. علاوه‌ بر این، کسب‌ و‌ کار می‌تواند به مزیت رقابتی پایدار دست پیدا کند.

هدف کسب‌ و‌ کار شما چیست؟

هدف یک کسب ‌و کار، دلایل وجود شرکت و سازمان را نشان می دهد. به گفته‌ ی «پیتر دراکر»، از بارز ‌ترین نظریه ‌پردازان مدیریت در جهان، هدف یک کسب ‌و ‌کار باید بیرون از خود شرکت و در جامعه باشد. پس میتوان نتیجه گرفت از این بحث اصلی که تنها تعریف متقاعدکننده از هدف یک کسب ‌و ‌کار، به‌دست‌آوردن مشتری است.

مزیت های استراتژی رقابتی اصلی شرکت شما کدام است؟

تشخیص شایستگی‌ها و صلاحیت های سازمان و استفاده‌ی بهینه از آنها، برای دستیابی به مزیت رقابتی، بسیار اثربخش است. شاستگی ‌های اصلی شرکت عبارتند از آن دسته شایستگی‌هایی که فقط مختص سازمان شما هستند یا سازمان شما آن ویژگی‌ها را بهتر و بیشتر از سایر رقبا دارد. این برتری‌ها در نهایت به مزیت هزینه و افزایش رضایت مشتری منجر می‌شود.

شایستگی‌های سازمانی از آن دسته شایستگی‌های کاربردی هستند که به سازمان کمک می‌کنند تا مهارت‌های هر کارمند را ارزیابی و با هم ترکیب کند تا به نتیجه‌ی مطلوب نهایی برسد. چند نمونه از این صلاحیت‌ها عبارتند از:

• تجربه کار در راه‌اندازی، برنامه‌نویسی ماشین‌ها و دستگاه‌های رایانه‌ ای.
• تجربه کار در طراحی، تولید و آزمایش قطعات کوچک الکترونیکی دستگاه‌ ها.
• تجربه کار در برنامه‌ریزی، بودجه‌بندی و کنترل هزینه‌ ها.
• تجربه کار در انجام دقیق فرایند دشوار تحویل کالا به مشتری با توجه به زمان‌بندی آن.

برای تهیه‌ی فهرست شایستگی ‌های اصلی سازمان می‌توان به مهارت‌های دیگری را نیز اشاره کرد؛ مهارت‌هایی که ویژگی‌های محصولات، امکانات کمتر شناخته‌شده و ویژگی‌های منحصربه‌ فرد خدمات شما را معرفی می‌کند؛ آن ویژگی که باعث می‌شود مشتریان برای خرید محصولات و خدمات شما انگیزه پیدا کنند و شرکت شما را به سایر رقیبان ترجیح دهند.

اصلی ‌ترین شیوه‌ی کسب‌ و‌ کار شما برای رشد و توسعه سازمان یا محصولات چیست؟

آیا با راهکار و روش هایی مثل توسعه‌ ی داخلی یا مشارکت با کسب ‌و‌ کارهای دیگر، به دنبال رشد و توسعه‌ی آن هستید؟

هر روشی که برای رشد کسب ‌و ‌کار خود به کار می‌گیرید، نیازمند یک استراتژی رقابتی مشخص و متمایز است.

پس از انتخاب راهکار یا روش مورد نظر، معیارهای آن را به‌ دقت ارزیابی و ترسیم کنید.