استراتژی فناوری اطلاعات (IT) چیست؟(دهم)
راهنمای مطالعه
- تعریف استراتژی فناوری اطلاعات (IT)
- چرا هر شرکتی به یک استراتژی فناوری نیاز دارد؟
- مبانی استراتژی فناوری اطلاعات چیست؟
- مدلهای مختلفی وجود دارد که میتواند به مدیران در ایجاد استراتژی فناوری اطلاعات کمک کند. اکثر آنها حاوی عناصر کلیدی خاصی هستند از جمله:
- نقشه راه برای ساختن ساختار سازمانی IT موثر
- چگونه یک استراتژی فناوری اطلاعات ایجاد کنیم؟
- مبانی استراتژی فناوری اطلاعات دو وجهی
- پیاده سازی
تعریف استراتژی فناوری اطلاعات (IT)
استراتژی فناوری اطلاعات (IT) یک طرح جامع است که چگونگی استفاده از فناوری را برای دستیابی به اهداف فناوری اطلاعات و کسب و کار مشخص می کند. استراتژی فناوری اطلاعات یک سند مکتوب است که عوامل متعددی را که بر سرمایهگذاری سازمان و استفاده از فناوری تأثیر میگذارند، توضیح میدهد. در حالت ایده آل، این استراتژی باید از استراتژی کلی کسب و کار سازمان حمایت کرده و شکل دهد.
استراتژی های فناوری اطلاعات باید تمام جنبه های مدیریت فناوری، از جمله مدیریت هزینه، مدیریت سرمایه انسانی، مدیریت سخت افزار و نرم افزار، مدیریت فروشنده و مدیریت ریسک را پوشش دهند.
اجرای استراتژی فناوری اطلاعات نیازمند رهبری قوی فناوری اطلاعات است. افسر ارشد اطلاعات (CIO) و افسر ارشد فناوری (CTO) برای دستیابی به موفقیت باید با بخش های تجاری، بودجه و حقوقی و همچنین با سایر خطوط تجاری و گروه های کاربری همکاری نزدیک داشته باشند.
سازمان ها استراتژی فناوری اطلاعات خود را در یک سند مکتوب یا نقشه استراتژی کارت امتیازی متوازن رسمی می کنند. طرح و مستندات آن باید به اندازه کافی انعطاف پذیر باشد تا در پاسخ به شرایط جدید سازمانی، شرایط بازار و صنعت، اولویت ها و اهداف تجاری، محدودیت های بودجه، مجموعه مهارت های موجود و شایستگی های اصلی، پیشرفت های فناوری و نیازهای کاربر تغییر کند.
به استراتژی های فناوری اطلاعات، استراتژی های فناوری یا برنامه استراتژیک فناوری، فناوری اطلاعات نیز گفته می شود. استراتژی های IT نیز باید به گونه ای طراحی شوند که چابک باشند. به عنوان مثال، استراتژیهای فناوری اطلاعات برای برخی از سازمانها به دلیل همهگیری در سال 2020 باید تغییر میکرد.
چرا هر شرکتی به یک استراتژی فناوری نیاز دارد؟
استراتژی فناوری اطلاعات در دهه های اخیر به عنصری حیاتی برای رهبری سازمانی تبدیل شده است. اهمیت روزافزون آن منعکس کننده ظهور فناوری به عنوان یک عنصر حیاتی برای موفقیت کسب و کار است. اهمیت استراتژی IT با تمرکز سازمان ها بر تحول دیجیتال تقویت شده است.
فناوری برای ایجاد مدلهای تجاری، محصولات و خدمات جدید ضروری است. افزایش خدمات مشتری و تجربه مشتری؛ افزایش فروش؛ توانمندسازی کارگران و بهبود بهره وری؛ و حمایت از تعاملات با فروشندگان و سایر شرکای تجاری. به این ترتیب، سازمان ها باید یک استراتژی فناوری برای انجام این اهداف و همچنین رقابت با سایر سازمان ها با اهداف مشابه ایجاد کنند.
برخی از سازمانها ممکن است تصمیم بگیرند از یک استراتژی جداگانه فناوری اطلاعات صرف نظر کنند، بهویژه شرکتهای پلتفرم و سایر کسبوکارهایی که محصولشان مبتنی بر ارائههای فناوری است. در عوض، این سازمانها ممکن است استراتژیهای فناوری اطلاعات را در استراتژی کسبوکار کلی قرار دهند تا یک سند واحد ایجاد کنند.
مبانی استراتژی فناوری اطلاعات چیست؟
یک استراتژی قوی فناوری اطلاعات طرحی از چگونگی پشتیبانی و شکلدهی فناوری به استراتژی کلی کسبوکار سازمان ارائه میکند. اهداف استراتژیک آن باید آینه پروژه های تجاری (معروف به همسویی تجاری) باشد و نیازهای سهامداران کلیدی از جمله کارمندان، مشتریان و شرکای تجاری را در نظر بگیرد
این استراتژی باید نگاهی به وضعیت فعلی فناوری سازمان ارائه دهد و ایده ای را ارائه دهد که فناوری اطلاعات در سه تا پنج سال آینده به کجا خواهد رفت.
مدلهای مختلفی وجود دارد که میتواند به مدیران در ایجاد استراتژی فناوری اطلاعات کمک کند. اکثر آنها حاوی عناصر کلیدی خاصی هستند از جمله:
یک نمای کلی در سطح بالا از بخش فناوری اطلاعات که مأموریت، ارزشهای اصلی، اهداف و رویکردهای آن را برای دستیابی به اهدافش پوشش میدهد.
بودجه های جاری و پیش بینی هزینه ها برای یک جدول زمانی چند ساله.
طرح کلی پروژه ها و ابتکارات فناوری اطلاعات فعلی و آینده با جدول زمانی و نقاط عطف.
کاتالوگ معماری سازمانی موجود؛ قابلیت ها و ظرفیت های بخش فناوری اطلاعات؛ و نیازها و الزامات آینده با جزئیات در مورد زیرساخت ها، کارکنان و سایر منابع لازم.
تجزیه و تحلیل نقاط قوت و ضعف فناوری اطلاعات
فهرستی از نیروهای داخلی و خارجی (مانند روندهای بازار و صنعت) که الزامات و نوآوری های فعلی فناوری را شکل می دهند. این شامل نیروهای آینده است که انتظار می رود IT را شکل دهند.
پیشبینی فرصتها و آسیبپذیریهای بالقوه که پاسخهای فناوری را برای بهترین موقعیت سازمان برای موفقیت ضروری میسازد.
برای استراتژی فناوری اطلاعات برنامه ریزی کنید
یک برنامه استراتژی فناوری اطلاعات (IT) برای مدیران ارشد
اگرچه استراتژی فناوری اطلاعات طبیعتاً نیازمند پرداختن به جزئیات فنی پیچیده است، اما نباید آن را یک سند فنی در نظر گرفت. در عوض باید آن را یک سند تجاری در نظر گرفت. به این ترتیب، باید به زبانی واضح و مختصر نوشته شود که عاری از اصطلاحات فنی باشد.
نقشه راه برای ساختن ساختار سازمانی IT موثر
راه اندازی یک کسب و کار مانند یک سفر است و هر روز در حال تکامل است و به روشی مشابه، ساختار سازمان فناوری اطلاعات شما است.
همچنان که تجارت شما در حال گسترش است به رشد خود ادامه می دهد؛ عوامل مهمی وجود دارد که باید در هنگام ایجاد ساختار سازمانی موثر فناوری اطلاعات در نظر گرفته شود. استراتژی ساختار سازمانی عامل شماره یک است زیرا دستیابی به اهداف استراتژی شامل وابستگی به حاکمیت فناوری اطلاعات به عنوان یکی از محرک های اصلی است.
پایگاه مشتری عامل مهم دیگری است که می توانید برای تعیین ساختار سازمانی فناوری اطلاعات خود از آن استفاده کنید. کسب و کار شما به یک ساختار سازمانی IT مناسب برای ارائه خدمات به مشتریان خود نیاز دارد. بلوغ کسب و کار، محل کسب و کار، خدمات برون سپاری و پیچیدگی کسب و کار را نمی توان در اجرای ساختار سازمان فناوری اطلاعات شما مستثنی کرد. با گذشت زمان و نیازهای جدید و تکنولوژی های عصر حاضر، سازمان ها مجبور به بروزرسانی و اصلاح ساختار سازمانی بکنند.
چگونه یک استراتژی فناوری اطلاعات ایجاد کنیم؟
همانطور که مدلهای مختلفی برای خود سند وجود دارد، راههای متعددی نیز برای ایجاد استراتژی فناوری اطلاعات وجود دارد. با این حال، مشترکات وجود دارد. به عنوان مثال، بررسی اولیه برنامه استراتژیک موجود IT سازمان و اسناد مرتبط، اولین گام خوب در هر استراتژی فناوری اطلاعات است.
مبانی استراتژی فناوری اطلاعات دو وجهی
یک مدیر عامل رویکرد دو سرعته به استراتژی فناوری اطلاعات را توضیح می دهد.
این مرحله اول باید با ارزیابی چگونگی دستیابی سازمان به اهداف تعیین شده، نقاط عطف، معیارها و شاخص های کلیدی عملکرد مرتبط دنبال شود.
ارزیابی باید فناوری در حال استفاده و شکاف های موجود بین این عملیات فعلی فناوری اطلاعات و اهداف و اهداف استراتژیک مشخص شده در برنامه های استراتژیک جاری را شناسایی کند.
رهبران ارشد فناوری اطلاعات باید با همتایان خود در سمت کسب و کار همکاری کنند تا استراتژی فناوری اطلاعات را توسعه دهند. برای درک روندهای تجاری و فناوری که بر بازار سازمان تأثیر می گذارد باید به دنبال منابعی مانند گزارش های تحقیقاتی بود.
این زمینه را برای مدیران فناوری اطلاعات ایجاد میکند تا اهداف کوتاهمدت و بلندمدت، پیشبینیهای بودجه، پیشبینیهای فناوری، فرصتهای درکشده آینده و آسیبپذیریهایی را که در استراتژی فناوری وجود دارد، توسعه دهند. در این مرحله، یک سازمان باید خلاصه های متناظر مورد نیاز برای سند نهایی را داشته باشد.
پیاده سازی
یک استراتژی قوی فناوری اطلاعات نه تنها بر ایجاد برنامه، بلکه بر اجرای صحیح آن نیز متکی است. این اسناد اگر پس از تکمیل نادیده گرفته شوند هیچ فایده ای ندارند.
این اسناد باید برای هدایت تصمیمات فناوری تاکتیکی مورد استفاده قرار گیرند، در نتیجه به بخش فناوری اطلاعات کمک می کند تا عملیات روزانه خود را با مدل و مأموریت کلی کسب و کار هماهنگ کند.
با این حال، پایبندی به استراتژی فناوری اطلاعات نباید بیش از حد سخت باشد. سرعت بالقوه سریع پیشرفتها و نوآوریهای فناوری، سازمانها را ملزم میکند که اگر میخواهند پیشرفتهای پیشبینینشده را در دست بگیرند، چابک باشند. این به سازمان کمک می کند تا رقابتی تر باشد و بهتر به بازار خود خدمت کند.
استراتژی فناوری باید انعطاف پذیر باشد. مدیران ارشد فناوری اطلاعات، مدیران ارشد فناوری و سایر مدیران اجرایی نیز باید زیرک باشند و باید انتظار داشته باشند که استراتژی فناوری را حداقل سالیانه مورد ارزیابی مجدد و توسعه مجدد قرار دهند و احتمالاً به طور مکرر از آن بازدید کنند. بازبینی استراتژیهای فناوری اطلاعات باید برای تأیید همسویی برنامههای تاکتیکی با استراتژی فناوری انجام شود، و تأیید شود که استراتژی فناوری با مأموریت کلی سازمان همسو میماند – زیرا در پاسخ به پویایی تغییر تغییر میکند.