تاریخچه برنامه ریزی در ایران و جهان (بخش اول)
راهنمای مطالعه
سال های بسیاری است که اغلب مردم ایران به خصوص آنهایی که در دنیای اقتصاد قدم برمیدارند اسم برنامهریزی، چشم انداز و سازمان برنامه و بودجه را به دفعات شنیدهاند، اما این سازمان از کجا و چه زمانی شکل گرفت؟ چه اهدافی را دنبال میکند و وظایف آن چیست؟
تلاش ما این است که طی چند مطلب، مفهوم برنامه ریزی و تاریخچه برنامه ریزی در ایران و جهان را بررسی کرده و به سؤالات بسیاری نیز پاسخ دهیم به همین جهت در مطلب پیش رو ابتدا تعاریفی از مفهوم و اهداف برنامه ریزی و سپس خلاصهای از تاریخچه آغاز به کار سازمان برنامه در ایران را ارائه خواهیم کرد.
تعریف برنامه ریزی
تعاریف متعددی از برنامه ریزی ارائه گردیده است که هر کدام از آنها در جایگاه خود تعریف بسیار مطلوبیست اما به طور کلی برنامه ریزی عبارتست از فرایند به کارگیری آن دسته از حقایق مرتبط و مفروضات مربوط به آینده که برای رسیدن به شیوههای دستیابی به هدفهای مشخص تعقیب میشوند همچنین برنامهریزی را تهیه، توزیع و تخصیص عوامل و وسایل محدود برای رسیدن به هدفهای مطلوب در حداقل زمان با حداقل هزینه ممکن نیز میدانند.
اهداف برنامه ریزی
- افزایش احتمال رسیدن به هدف از طریق تنظیم فعالیتها
- اقتصادی بودن فعالیتها
- تمرکز بر روی هدف و دوری از تغییر مسیر
- فراهم آمدن ابزاری برای کنترل
فرآیند برنامه ریزی
- مشخص کردن مأموریت و وظیفه ها
- آگاهی از فرصتها
- تعیین کردن هدفها
- آیندهنگری و تنظیم سیاستها
- تعیین اولویتها
- تنظیم برنامهی اصلی و پشتیبانی
تفکر ایجاد نهاد برنامه ریزی در ایران
تفکر مبنی بر ضرورت وجودی برنامه و برنامهریزی در ایران به تدریج در دوره توسعه رضاشاه و همچنین اوایل حکومت محمدرضاشاه شکل میگیرد. در سال 1303 هجری شمسی کمیسیونی با مشارکت دولت و مجلس تحت عنوان «کمیسیون اقتصادیات» با هدف برنامهریزی اقتصادی و تحت ریاست سیدحسن تقیزاده شکل گرفت.
در سال 1310 علی زاهدی، کتابی با عنوان «لزوم پروگرام صنعتی» نوشت و بر این مهم تأکید کرد. پس از آن تلاشهای ابوالحسن ابتهاج آغاز شد. او که در اداره کل تجارت به حسین علا، رئیس وقت آن اداره، پیشنهاد برنامهریزی را مطرح کرد، این پیشنهاد توسط علا به رضاشاه رسید و به دنبال آن اساسنامه نهادی به عنوان «شورای اقتصاد» با موافقت علیاکبر داور، وزیر مالیه تهیه و برای تصویب به دولت میرود.
در فروردین 1316 این اساسنامه در هیأت دولت تصویب شد؛ شورای اقتصاد تشکیل شد و ابتهاج نیز ریاست دبیرخانه آن را بر عهده گرفت تا نتیجه سندی باشد به نام نقشه اقتصادی کشور. در حالی که بدر که جایگزین علیاکبر داور در وزارت مالیه شده بود با طرح تدوین برنامه مخالف بود، او در جلسهای در حضور ابتهاج و علا میگوید: «شما ایران و ایرانی را نمیشناسید، ولی من میشناسم. اصلاً برنامه بلندمدت یعنی چه؟… من اعتقاد دارم در ایران باید روزمره زندگی کرد.»
مخالفت های پی در پی
با وجود چنین مخالفتهایی و نارضایتی رضاشاه از عملکرد شورای اقتصاد، این نهاد رو به تعطیلی رفت. ابتهاج یکبار دیگر به طور مکتوب پیشنهادی در آذر 1318 به احمد متیندفتری وزیر دارایی وقت نوشت که این نامه نیز که به دفتر مخصوص رضاشاه تحویل داده شده بود، ترتیب اثر داده نشد. ابوالحسن ابتهاج پس از آن تلاشهای زیادی برای شکلدهی به تفکر برنامهریزی و نیاز به این نهاد در کشور انجام داد اما بخت با او یار نبود و مخالفان زیاد بودند. تا اینکه کابینه احمد قوام روی کار آمد که هم خود او و هم وزیر مالیهاش، مرتضیقلی بیات علاقهمند به برنامهریزی بودند.
هیأت تهیه نقشه اصلاحی و عمرانی کشور
پس از آن نامه دیگری از طرف ابتهاج برای دولت نوشته شد که با مطرح شدن در هیأت دولت در 17 فروردین 1325 منجر به تشکیل هیأتی به نام «هیأت تهیه نقشه اصلاحی و عمرانی کشور» شد. این هیأت در خرداد همان سال، برنامه هفتساله عمرانی و اصلاحی کشور را ارائه داد و در 27 مرداد 1325 نیز هیأت دولت تشکیل «هیأت عالی برنامه» را تصویب کرد که قدمی به سوی تشکیل نهاد برنامهریزی در کشور بود. پس از آن نیز با تلاشهای ابتهاج در بانک ملی، حضور او در کنفرانس برتون وودز و تلاش برای دریافت وام از بانک بینالمللیترمیم و توسعه (بعدها بانک جهانی) مسیر را به سمتی برد که تهیه یک برنامه عمرانی اجتنابناپذیر شد. این برنامه (برنامه اول عمرانی) از سوی حسن مشرفنفیسی تهیه و از سوی دولت ابراهیم حکیمی که جایگزین دولت سقوط کرده قوام شده بود.
تصویب برنامه و آغاز به کار سازمان برنامه در ایران
در تاریخ 12 اردیبهشت 1327 به مجلس ارائه شد و 13 تیرماه 1328 به تصویب رسید. در تاریخ 2 شهریور 1327 نیز نهادی به عنوان اداره کل برنامه (بعداً سازمان موقت برنامه) به ریاست مشرف نفیسی و با اعتباری معادل 25 میلیون ریال تأسیس شد. این اتفاق به نوعی آغاز به کار سازمان برنامه در کشور محسوب میشود. پس از آن به دلایل سیاسی و تغییر و تحولات بسیار زیاد (روی کار آمدن 9 دولت طی سالهای برنامه اول و تغییر پیاپی مدیر سازمان موقت برنامه) برنامه عمرانی هفتساله اول در عمل پیشرفتی نداشت.
ابوالحسن ابتهاج در شهریور 1333 به عنوان مدیرعامل سازمان برنامه انتخاب شد و برنامه اول را پایانیافته اعلام کرد. این برنامه اگرچه هرگز اجرا نشد اما شالوده و زیربنای اداری برنامهریزی در کشور را فراهم آورد. تفکر برنامهریزی و نهاد تدوینکننده برنامه در ایران ایجاد شد تا در سالهای بعد بتواند گامهای بعدی را بردارد. سازمان برنامه اگرچه در سال 1327 تشکیل شد اما آغاز به کار موثر آن در سال 1333 و با مدیرعاملی ابتهاج رخ داد.(منبع: تجارت فردا)