ارزشگذاری چیست؟

راهنمای مطالعه
ارزشگذاری شرکت چیست؟
1- مقدمه
ارزشگذاری یکی از موضوعات خاص اقتصاد و مالی است که کمتر به آن پرداخته شده است. در اینجا قصد داریم تا با نگاهی کاربردی به حوزه ارزشگذاری در مورد اهمیت و کاربردهای آن توضیحاتی ارائه کنیم. نخست باید اشاره کنیم که هدف ما بیان فرمولهای ریاضی ارزشگذاری و نحوه محاسبات آن نیست بلکه هدف، تشریح ماهیت وجودی ارزش و تفاوت آن با قیمت است.
2- ارزش و قیمت
برای بیان مفهوم ارزشگذاری باید از کلمه ارزش شروع کرد. مردم عادی کلمه ارزش را با قیمت به صورت یکسان به کار میبرند. در حالی که معنای آنها خیلی متفاوت است. برای درک این تفاوت با یک مثال شروع میکنیم. فرض کنید که شما میخواهید تلفن همراه یا موبایل خود را بفروشید. برای اینکه بدانید با چه قیمتی باید این کالا را به فروش برسانید، چه میکنید؟
احتمالاً از یک مغازه در مورد قیمت فروش این کالا، اعم از نو و دست دوم سؤال میکنید. علاوه بر این، از سایتهای اینترنتی مثل دیجی کالا، ترب، دیوار و شیپور استفاده میکنید. در حقیقت شما به دنبال این هستید که بدانید در حال حاضر این کالا در بازار با چه قیمتی معامله میشود. این یعنی مبنای اصلی تصمیم شما نظر خریداران و فروشندگان است.
اما اگر از شما بپرسند که ارزش این کالا چقدر است، پاسخ شما چیست؟ احتمالاً چیزی شبیه این است، به میزانی که بابت آن پول بدهند. این همان مفهوم قیمت است که بنظر هم درست میآید. در حقیقت در بسیاری موارد ارزش با قیمت برابر است. مثلاً ارزش یک لیوان، موبایل و سکه طلا و … با قیمت آن برابر است. اما در مورد شرکتها چطور؟
وقتی در مورد یک شرکت صحبت میکنیم، موضوع بسیار پیچیدهتر میشود. یک شرکت ترکیبی از کالاهای متفاوت، انسان، تجربه، برند، بدهی و … است که نمیتوان به راحتی به قیمت آن دست یافت، مگر اینکه در بازار سرمایه (یا به زبان خودمانی بورس) مورد معامله قرار گیرد. حتی اگر قیمت آن در دسترس باشد، آیا قیمت با ارزش برابر است؟ جواب این سؤال خیر است. دلیل آن را میتوان به سادگی دریافت، زیرا قیمت سهام شرکتها در هر ثانیه و لحظه تغییر میکند و این در حالی است که واقعاً ارزش شرکت به این سرعت تغییر نمیکند.
پس آن چیزی که در تابلوی معاملات بورس میبینید، همان قیمت بازاری سهام است. چرا میگوییم قیمت بازاری سهام؟ چون خود قیمت نیز دستهبندی و انواع مختلفی مثل قیمت اسمی، قیمت بازاری و … دارد که موضوع بحث ما نیست.
3- ارزش ذاتی
حال به سؤال اصلی این نوشته پرداخته میشود، یعنی؛ ارزش چیست؟ بگذارید سؤال را اصلاح کنیم؛ ارزش ذاتی چیست؟ به زبان ساده، ارزش ذاتی یک کالا به معنای برآورد عایدات آتی آن کالا البته با توجه به زمان رخداد آن است. برای نمونه اگر ارزش یک کالا یک میلیون تومان باشد، یعنی این کالا میتواند به میزان یک میلیون تومان (به پول کنونی) منفعت به دارنده خود برساند. عبارت پولی کنونی به تورم اشاره دارد که همه ما بهتر میدانیم یک میلیون تومان یک هفته دیگر هم ارزش کمتری نسبت به یک میلون تومان امروز دارد!
البته “برآورد عایدات آتی” شاید تا حدودی غیرقابل محاسبه باشد، یعنی شما نمیتوانید ارزش ذاتی یک کالا را واقعاً اندازهگیری کنید. مثلاً ارزش یک خودکار، کت و شلوار، لیوان و کمد را چطور میتوان اندازهگیری کرد؟ این کالاها با توجه به استفاده مالکش از آن میتواند عایدات مختلفی را به صاحب خود برساند.
مثلاً شاید با پوشیدن یک کت و شلوار شیک شما بتوانید نظر یک تاجر را جلب کنید و یک قرارداد تجاری با سود 500 میلیون تومان منعقد کنید. در مقابل، ممکن است از این کت و شلوار صرفاً برای جذاب بودن استفاده کنید و اصلاً عایدات مالی از آن نداشته باشید. پس تکلیف چیست؟
در دنیای واقعی، قیمت اغلب کالاها با ارزش ذاتی آنها برابر در نظر گرفته میشود. چون نمیتوانیم مصرف همه انسانها را تخمین بزنیم ولی میتوانیم به سادهترین روش کسب منفعت از یک کالا یعنی فروش آن به عنوان مبنای ارزش، توجه کنیم. یعنی فرض اصلی این است که اغلب انسانها از یک کالا به طور مشابه استفاده میکنند و حداکثر پولی که میتوان از یک کالا به دست آورد، فروش آن است.
4- رابطه قیمت و ارزش ذاتی
با توجه به توضیحات قبلی در مورد قیمت و ارزش، میتوان به یک قاعده عمومی دست یافت. در مورد اغلب کالاها، میتوان گفت که قیمت با ارزش ذاتی برابر درنظر گرفته میشود. زیرا اغلب انسانها به صورتی یکسان از یک کالا استفاده میکنند و حداکثر عایدات حاصل از یک کالا، اقدام به فروش آن است.
این یعنی وقتی شما میخواهید ارزش ذاتی یک گوشی آیفون 13 را برآورد کنید، کافی است به دنبال قیمت کنونی آن در بازار باشید. البته به خاطر داشته باشید که وقتی میگوییم قیمت کنونی در بازار، یعنی قیمتی که کالا در یک معامله عادی و نه تحت شرایط خاص، رد و بدل شده است. مثلاً اگر کسی به دلیل نیاز مالی، خودرو خود را 300 میلیون بفروشد ولی همین خودرو در سایر معاملات با قیمتی حدود 350 میلیون تومان به فروش رفته باشد، قیمت بازاری خودرو و به عبارت دیگر ارزش ذاتی آن 350 میلیون تومان است.
5- ارزشگذاری و ارزش ذاتی یک شرکت
حال به سؤال نهایی میپردازیم؛ ارزش یک شرکت چقدر است؟ با توجه به توضیحات قبلی، باید گفت؛ ارزش یک شرکت به پیشبین عایدات آتی آن بستگی دارد. به زبان ساده، یک شرکت مانند یک کالای عادی نیست که همه انسانها به آن دسترسی داشته و به نحوی برابر از آن استفاده کنند. بلکه شرکت را میتوان یک ماشین پولسازی در نظر گرفت که برای به کار انداختن آن باید هزینه کرد.
فرض کنید که شرکتی در حوزه تولید شمش فولاد فعالیت میکند. این شرکت با پرداخت هزینه، مواد اولیه، دستمزد و سربار ساخت به محصولی دست مییابد که آن را با قیمتی مشخص در بازار به فروش میرساند. اگر هزینههای سالانه شرکت 400 میلیارد تومان و درآمد آن 500 میلیارد تومان باشد، میتوان گفت خالص عایدات این شرکت در سال مذکور 100 میلیارد تومان و حاشیه سود خالص آن 20 درصد است. حال اگر هزینهها به 600 و درآمدها 800 میلیارد تومان برسد، خالص عایدات آن به 200 میلیارد تومان و حاشیه سود خالص آن به 25 درصد افزایش مییابد.
پس ارزشگذاری شرکت یک فرآیند تخصصی و حرفهای بوده و ارزش هر شرکت با شرکت دیگر متفاوت است. زیرا فرآیند اجرایی، نیروی انسانی، سودآوری و نام تجاری (برند) آن متفاوت است. برای دریافت اطلاعات بیشتر در مورد ارزشگذاری میتوانید با تیم متیس (گروه مشاوران خبره کسب و کار ایرانیان) ارتباط برقرار کنید. ما میتوانیم در یک مسیر حرفهای و با استفاده از روشهای اصولی، شرکت و کسب و کار شما را ارزیابی نموده و ارزش آن را برآورد کنیم. در طرف مقابل، اگر قصد خرید سهام یک شرکت یا سایت و کسب و کار اینترنتی را دارید، بهتر است با استفاده از نظر مشاوران این مرکز و با دیدی باز اقدام به خرید کنید.
با استفاده از ماشین حساب ارزش گذاری میتوانید ارزش شرکت و کسب و کار خود را به سادگی محاسبه کنید.
جهت دریافت مشاوره رایگان ارزش گذاری تماس بگیرید : 91091576 – 021
دانلود فایل نمونه ارزش گذاری شرکت
